کارگردان فیلمهای «بر بال فرشتگان» و «توفان شن» در دولت نهم مشاور هنری رئیسجمهور بود و عملا در نقش منتقد تمام عیار سیاستهای سینمایی وزیر ارشاد وقت و معاون سینماییاش محمدرضا جعفری جلوه ظاهر میشد. البته این مخالفخوانی در جاهایی هم نفع سینما را در پی داشت، مثل ورود به حاشیههای فیلم «درباره الی» که با نامه شمقدری برای احمدینژاد فیلم فرهادی از توقیف درآمد و هم به جشنواره فیلم فجر رفت و هم به برلین. مهمترین ایرادی که شمقدری در آن دوران بر سیاستهای سینمایی جعفری جلوه میگرفت تداوم یافتن برنامههای مدیران اسبق سینمایی بود. داستان لزوم تغییر ریل گذاری در همان سالها شروع شد. کارگردان فیلم تبلیغاتی احمدینژاد در سالهای 84 و 88 سرانجام در دولت دهم به سمت معاون امور سینمایی منصوب شد. منتقد 3دهه سیاستگذاری سینمایی بالاخره خود در مسند امور قرار گرفت و کارش را هم با رفع توقیف چند فیلم مسئلهدار آغاز کرد اما هرچه گذشت میان مدیریت سینما و بخش قابل توجهی از اهالی سینما فاصله افتاد و این فاصله روز به روز بیشتر شد.
ریلگذاری تازه سینما، منتقدان بسیاری داشت و بخش قابل توجهی از این منتقدان در خانه سینما مستقر شده بودند. نتیجه 2سال کشمکش میان معاون امور سینمایی و مدیرعامل خانه سینما در نهایت به تعطیلی خانه سینما انجامید؛ اتفاقی که یکی از جنجالیترین رخدادهای دوران مدیریت شمقدری بود و حالا در واپسین روزهای فعالیت دولت دهم بنا بر بازگشایی خانهسینما گذاشته شده. البته شمقدری این تصمیم را هم به گونهای گرفته تا خانه سینما آنطور که او دلش میخواهد باز شود نه به شیوهای که اهالی سینما میخواهند. کارگردان توفان شن که فعالیتش را بهعنوان معاون امور سینمایی آغاز کرد با تغییر معاونت به سازمان، رئیس سازمان سینمایی کشور شد. شمقدری پس از بستهشدن خانه سینما دچار چالشهای جدی با حوزه هنری شد. ماجرای فیلمهای تحریمی حوزه هنری عملا اقتدار و مدیریت شمقدری را زیر سؤال برد؛ دعوایی که بازنده اصلیاش سینمای ایران بود. مروری بر آنچه شمقدری در ابتدای ورودش به ساختمان بهارستان وعدهاش را داد و اتفاقهایی که در این 4 سال رخ داد نشاندهنده این نکته است که پروژه ریلگذاری تازه سینما با شکست مواجه شده است.
جواد شمقدری دفترچه سیاستگذاری سینمایی را اواخر فروردین 89 تدوین و منتشر کرد. میتوان از این دفترچه بهعنوان برنامه راهبردی معاونت امور سینمایی برای 4سال سینمای ایران یاد کرد. برخی از راهکارهای اندیشیده شده در این دفترچه از این قرارند:
ایجاد سینمای استاندارد و متعادل
تقسیم عادلانه فرصتهای کاری و پرهیز از ویژهخواری
تشکیل شورایعالی سینما
ایجاد شرایط و امکانات لازم برای جذب مردم به سینما
مشارکت و همفکری با گروههای دانشگاهی و متفکران اجتماعی در جهت ارتقای اهداف
افزایش تولید و بهرهمندی از ظرفیتهای مادی و انسانی
حمایت مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی از کارگردانان فیلم اول
ارائه مجوز و پروانه ساخت مشروط به استاندارد بودن اثر اول کارگردان
حضور یک نماینده از کانون کارگردانان و یک نماینده از واحد تهیهکنندگان در شورای پروانه ساخت
تولیدات مشترک به منظور صدور فرهنگ انقلاب، اسلام و ایران و تحکیم مودت بین دولتها، حول میراث و علایق مشترک
نمایش و اکران عمومی با حمایت معاونت سینمایی
عملکردها
در طول مدت معاونت شمقدری برخی از وعدهها و موارد ذکرشده در دفترچه سیاستگذاری ارائه شده از سوی وی، عملی شدند و بعضی از موارد نیز به مرحله اجرایی نرسیدند یا شاید هم فرصتی برای به ثمررسیدنشان فراهم نشد. زمانی که کیفیت فیلمها به شدت کاهش یافته بود و فیلمهای سخیف و نازل یکی پس از دیگری تولید و اکران میشدند شمقدری به همراه سجادپور روند صدور پروانه ساخت را تسریع بخشیدند تا سینما از وضعیت سابق خارج شود. در این دفترچه به اولویتهای موضوعی در سینما از جمله مفاهیم دینی و قرآنی، عترت و اهلبیت، مهدویت، تحکیم خانواده، کودک و نوجوان، فرهنگ و تمدن ایرانی اسلامی، انقلاب اسلامی، تاریخ اسلام و تاریخ معاصر، جنگ نرم، رویارویی استکبار با ایران و مقاومت اسلامی، دفاع مقدس، موضوعات سیاسی داخلی و خارجی، مفاخر و مشاهیر و دستاوردهای علمی و فناوری اشاره شده بود.
ایده تقسیم ایران به 8منطقه فرهنگی که بهعنوان عاملی برای رونق فیلمسازی در شهرستانها مطرح شده بود نیز از دیگر برنامههای معاونت سینمایی بود که ثمربخش نبود. همچنین قرار بود نامزدهای سیمرغ بهترین فیلم و برنده سیمرغ بهترین کارگردانی برای ساخت فیلم بعدیشان به سهولت پروانه ساخت بگیرند که به این طرح نیز جامه عمل پوشانده نشد. همکاری و ساخت تولیدات مشترک با جهان اسلام، قاره آسیا، آفریقا، آمریکای لاتین و کشورهایی که دارای منافع یکسان با ایران هستند نیز در حد ایدههای مکتوب باقی ماند. از وعدههای عملی شده شمقدری میتوان به تشکیل شورایعالی سینما با حضور رئیسجمهور اشاره کرد؛ طرحی که تنها منجر به تصویب بودجه و اعتبار شد.
اما برخی، مهمترین دستاورد دوران معاونت شمقدری را ارتقای معاونت سینمایی به سازمان سینمایی میدانند. شمقدری معتقد بود این تغییر و تحول گسترده در مدیریت به نفع سینمای ایران تمام میشود. البته همان زمان برخی منتقدان سیاستهای جواد شمقدری صراحتا اعلام کردند که این دوستان فقط قصد دارند میزهایشان را بزرگتر کنند و عملا تشکیل سازمان دردی را دوا نمیکند.
بعد از چند ماه اعلام برنامه و شعار که در رابطه با تبدیل معاونت به سازمان وجود داشت، بالاخره در بهمن 1390 سازمان سینمایی به صورت رسمی متولد شد. 16 ماه از تشکیل سازمان سینمایی میگذرد و مشکلات سینما حل نشده و معضلات اکران و تولید همچنان پا برجاست. اما نکته جالب توجه اینجاست که درحال حاضر و با گذشت ماهها از ظهور سازمان سینمایی اغلب اهالی سینما تفاوت میان معاونت و سازمان سینمایی برایشان روشن نشده و مشخص نشده که این ارتقا چه کمکی به سینمای ایران کرده است.
دستاوردها به روایت اهالی سینما
سیدمحمد بهشتی که سالها مدیریت بنیاد سینمایی فارابی را عهدهدار بود معتقد است که سینمای ایران برای بهبود آیندهاش نیازمند الگوی جدید مدیریتی است. وی میگوید: در این سالها موجودیت سینما بهعنوان یک موجود متکی به خود، شریف و مستقل نادیده گرفته شد. این کیفیت مدیریت که سالها بر آن اصرار ورزیده میشد، فرصتی یافت تا تمامقد عرضه شود اما شاید اکنون باید تحول جدی مدیریت سینما را انتظار داشته باشیم. البته نه اینکه فقط افراد جابه جا شوند بلکه باید در مدیریت سینما و نقش دولت در آن شاهد تغییر ماهوی باشیم. بهشتی گفته در حوزه سینما باید یک الگوی مدیریتی جدید و متناسب با شرایط عمومی داشته باشیم که بر واقعیت انطباق داشته باشد. باید به امید روزی باشیم که سینمای ما وجود داشته باشد و احتیاجی به سازمان یا معاونت سینمایی نداشته باشد. کشورهایی که صاحب صنعت سینما هستند، معاونت سینمایی ندارند؛ یعنی اصلا وزارت ارشاد ندارند بلکه فقط وزارت فرهنگ دارند. او معتقد است که اولویتهای آینده مدیریت سینما باید مشخص شود که آیا نیازی به سازمان سینمایی یا وزارت ارشاد هست یا خیر. چراکه آنچه اکنون در وزارت ارشاد وجود دارد، یک الگوی مستعمل است که باید اصلاح شود و این شرایط نه تنها در سینما بلکه در حوزههای دیگری مانند کتاب هم دیده میشود.
بهشتی میگوید حدود 20 سال است که ضرورت تغییر در مدیریت فرهنگ احساس میشود ولی در هر زمان عدهای مانع این تغییرات میشدند و زمانی هم که شرایط برای تغییر مهیا شد، افرادی که خودشان زمانی مانع بودند بر سر کار حضور داشتند. جمال شورجه نیز از تشکیل شورایعالی سینما و توجه این شورا به مسائل کلان در حوزه سینما و ایجاد سازمان سینمایی کشور مهمترین اقدامات انجام شده در دوره مدیریت جواد شمقدری یاد کرد. همچنین رفع مشکلات مالیاتی سینماگران، مشخصشدن وضعیت بیمه آنها و اقدامات انجام گرفته در حوزه رفاهی از دیگر اقدامات مثبت این دوره محسوب میشوند. وی که عضو شورای عالی سینماست میگوید تشکیل شورا حرکتی بزرگ بود که امیدوارم ادامه پیدا کند؛ چرا که سینمای ایران به چنین شورایی برای رسیدگی به امور زیر ساختی و کلان نیاز دارد و میتواند کاربرد زیادی برای آن داشته باشد. همچنین ارتقای سطح معاونت وزارتخانه به سطح یک سازمان مستقل با بودجه و امکانات بیشتر ارزشمند است. البته قابلیتهای این چارت جدید بهدلیل مشکلات اقتصادی به نتیجه کامل نرسید و امیدواریم که دولت بعدی از این سازمان حفاظت و حراست کند چرا که میتواند جایگاه سینما را ارتقا بخشد. این کارگردان معتقد است که سینمای ما با توجه به ظرفیتها و قابلیتهایش از مشکلات زیرساختی رنج میبرد. اکنون با توجه به حجم فیلمسازان و همچنین تعداد فیلمهایی که در یک سال ساخته میشود تعداد سالن سینمایی بسیار کمی داریم. سیروس تسلیمی بستهشدن خانه سینما را مهمترین، پرهیاهوترین و بیحاصلترین کاری دانست که در 4سال گذشته در سینما اتفاق افتاد.
بنا به گفته این پخشکننده از زمان انقلاب اسلامی در سینمای ایران چارچوبهایی وجود داشته که به هیچ طریق نمیتوان از آنها عدول کرد. برخی از مدیران پیچیدگی کمتری دارند و در این چارچوبها به گونهای بازی میکنند که سینماگران راضی یا نیمه راضیاند، اما عدهای از مدیران هم هستند که شرایط را آزاردهنده میکنند. تسلیمی مهمترین کاری که در این دوره مدیریتی سینما هنوز انجام نشده است را پیدا کردن مفهوم واقعی سینما دانست؛ چرا که در دوره فعلی، سینما زیاد جدی گرفته شده و زمانی که فیلمی نمایش داده میشود، همهجا به هم میریزد که این امر منجر به محدودکردن سینما میشود. خوب است که مدیر آینده، سینما را بیشتر بهعنوان یک سرگرمی در نظر بگیرد تا طیفهای مختلف اجازه داشته باشند برای تماشاگران خود فیلم بسازند. علاوه بر اینها، وضعیت نابسامان سالنهای سینماست و از جمله مسائل مهمی است که در این دوره به آنتوجه نشده و باید ساخت سالنهای سینمایی در شهرهای مختلف پیگیری شود و در دستور کار قرار بگیرد. پوران درخشنده نیز در این رابطه گفته بازگشایی خانه سینما نباید در این دولت بر زمین بماند چرا که عدهای از بسته ماندن درِ خانه سینما، به نفع منافع خود استفاده میکنند. بنابراین بازگشایی خانه سینما یکی از مسائلی است که نباید در این دولت بر زمین بماند چون خانه سینما، نیاز تمام اصناف سینمای ایران است و جایی است که میتوانیم مشکلات صنفی خود را آنجا حل کنیم. همچنین اتفاقاتی که درباره خانه سینما رخ داد و اینکه فرصتی برای دشمنی، تنگنظری و شیطنت ایجاد شد را یکی از اتفاقات ناخوشایند این دوران دانست. وی از قانونی شدن صنوف سینمایی بهعنوان مهمترین اقدام دوران مدیریت جواد شمقدری یاد کرد. او میگوید که در سینمای ما عوامل و اعضای خانه سینما که جزو صنوف بودند، جایگاه قانونی نداشتند، در حالی که اگر صنفها قانونی باشند، دولت در برابر آنها مسئولیت خواهد داشت، به همین دلیل قانونی شدن صنفها یکی از نکات مثبت این دوران بوده است.
پرویز شیخطادی نیز میگوید: بهترین اقدام صورت گرفته در این دوره این بود که در این مدت، درس بزرگی به ما آموختند و آن هم این است که هرگز آنچه را در این 4سال انجام شده است، تکرار نکنیم. به ما یاد داده شد که کارنامه عبرتآموز این مدت را همیشه جلوی چشم خود نگه داریم. این کارگردان در رابطه با کارهای انجامنشده این دوره گفته، همه کارها روی زمین ماندهاند؛ از سالنهای سینمایی و تاسیس پردیسهای تجاری- فرهنگی گرفته تا بحث شورای نمایش و اکران جزو نقاط ضعف این دوره است.
ریلگذاری نافرجام
پایان ماموریت دولت دهم به احتمال قوی با پایان مدیریت جواد شمقدری در سینمای ایران همراه خواهد بود. 4سال دشوار برای سینمای ایران که البته یکسره هم با تلخی همراه نبود و نقاط روشنی را نیز به همراه داشت. همچنان که کنار فیلمهای بیکیفیت و نازلی که در این سالها ساخته شد سینمای ایران به آثار قابل توجه و درخشان هم دست پیدا کرد. سینمای ایران در این دوران برای نخستین بار جایزه اسکار گرفت، اما ادعای لابی با اعضای آکادمی اسکار از سوی شمقدری حتی بهترین اتفاق سینمایی 4 سال اخیر را هم با حاشیه و جنجال همراه کرد. رئیس سازمان سینمایی کشور در حالی که دیگر برخی از دوستان و همراهانش را کنار خود نمیبیند کم کم باید آماده خداحافظی از سازمانی شود که دست آخر کمتر کسی فهمید فلسفه تشکیل آن چه بود و به چه کار سینما آمد.